درحال بارگذاری ....
به هایپرتمپ خوش آمدید.وارد یا عضو شوید کاربرگرامی شما اکنون در مسیر زیر قرار دارید : تحقیق درباره تاج محل

تحقیق درباره تاج محل

تاریخ ارسال پست:
یکشنبه 26 مهر 1394
نویسنده:
reyhaneh
تعداد بازدید:
1103

تحقیق درباره تاج محل

گروه فرهنگ، کيان مهر احمدي_همايش «باغ هاي ايران وهند» با حضور تعداد زيادي از اساتيد، دانشجويان معماري و علاقمندان به تاريخ ،روزيکشنبه 19 مهرماه به همت دفتر پژوهشهاي فرهنگي در سالن گفت و گو خانه هنرمندانگشايش يافت.

در اين همايش دکتر ناصر تکميل همايون ، استاد تاريخ دانشگاه شهيدبهشتي و مدير گروه تاريخ دفتر پژوهش هاي فرهنگي درباره روابط تاريخي ايران و هندسخن گفت.سپس پروفسور «ابا کخ» از آْلمان درباره تاج محل سخنراني کرد. با اينکه درابتدا قرار بود دکتر حسين سلطان زاده رئيس دانشکده معماري قزوين و سردبير فصلنامهفرهنگ و معماري در اين نشست درباره «باغ مزار هاي ايران» سخنراني کند اما عملا بهدليل طولاني شدن سخنراني«ابا کخ» وي فقط کلياتي از بحث خود را ارائه و شرح مفصل آنرا به حلسه ديگري موکول کرد.

استقبال از اين همايش آن قدر زياد بود که تعدادزيادي از دانشجويان تا آخر همايش روي زمين نشسته بودند.  دکتر تکميل همايون درابتداي سخن ، کشورهايي را که با ايران رابطه فرهنگي دارند به سه قسمت تقسيم کرد ودرباره هر يک گفت:يک سري کشورهايي هستند که تاکنون با آنها هيچ رابطه فرهنگي نداشتهايم و تازه در آغاز راه هستيم مانند برزيل يا آرژانتين.دسته دوم کشورهايي هستند مثلتاجيکستان و افغانستان که ما با آنها اشتراکات فرهنگي زيادي داريم و گويي قرن ها باهم در يک فرهنگ زندگي کرده ايم. دسته سوم کشورهايي هستند که ما از گذشته با آنهاداد و ستد فرهنگي داشته ايم ولي نه مثل تاجيکستان و افغانستان به ما نزديکند نه مثلبرزيل از ما دورند که اين دسته شامل کشورهايي چون هند و چين مي شود.

اين استادتاريخ درادامه براي تبيين بيشتر نوع رابطه ايران وهند به تاثير گذاري فرهنگ و زبان

فارسي بر هندي ها اشاره کرد و گفت:شما به نام باغ هاي هندي نگاه کنيد. جهان آرا،نورافروز، فرح بخش، آرامگاه همايون، باغ انگوري، انگوري باغ، چهلستون، هشتبهشت.......وقتي نام باغ هاي هند اين اسامي باشد آن وقت ببينيد از لحاظ معماري وباغ سازي چه تاثيراتي از ما گرفته اند. وي با اشاره به لشگرکشي هاي سلطان محمودغزنوي به هند، اين نوع ايجاد رابطه را «تماس بدي» خواند و گفت هيچ کس از طريق جنگنمي تواند چيزي را به ارمغان ببرد اما در کنار اين برخورد هي نظامي و سياسي، عرفانو تصوف ايران نيز به هند راه پيدا کرد و هند چون مثل ايران مايه عرفاني داشت توانستعرفان اسلامي را بپذيرد و از آن تاثير بگيرد.

پروفسور« اباکخ»خانم دانشمندآلماني که مدت بيست سال است درباره باغ هاي هند و مخصوصا تاج محل تحقيق مي کند نفربعدي بود که ميکروفون را به دست گرفت. وي در آغاز شرح مفصلي درباره تاج محل داد وگفت: تاج محل يکي از باارزشترين و زيباترين ساختمان هاي مقبره گون است که امپراطورشاه جهان پنجمين پادشاه سلسله مغول(تيموريان) به عنوان آرامگاه براي همسرش ممتازمحل ساخته است.او که به زبان آلماني سخن مي گفت و سخنانش به فارسي ترجمه ميشد درادامه به اين نکاه اشاره کرد که در عصر استعمار افراد زيادي از اين محل ديدن کردهاند و مخصوصا در قرون 18 و 19 اين بنا خيلي مورد توجه بوده است. بنا به نظر کخ ،تاج محل نه فقط يک مقبره که نماد و سمبلي از اهميت و قدرت حکومت مغول بوده است.

بناي تاج محل از يک ساختمان سفيد اصلي و دو ساختمان قرمز کوچک تر که در دو طرفبناي اصلي ساخته شده اند تشکيل شده است. کخ گفت که از حدود بيست سال پيش که مطالعه

تاج محل را آغاز کرده به اين نتيجه رسيده که « براي درک بهتر معماري اين بنا بايداين ساختمان را در تماميت خودش ببينم نه قطعه قطعه.» در حالي که هميشه تاکيد محققانروي ساختمان اصلي که سفيد رنگ است متمرکز مي شده است.

قسمت هاي زيادي از تاجمحل اکنون از بين رفته است. آن چه که امروز باقي مانده يک باغ اصلي است به نام چهارباغ و ساختمان سفيد مقبره که انگار روي يک سکو قرار گرفته و به رودخانه جامو مشرفاست.پروفسور آلماني تاکيد کرد که قرار گرفتن ابن بنا کنار رودخانه نکته بسيار مثبتيبراي آن است چون هم منظره جالبي دارد و هم اينکه رودخانه به انسان آرامش مي دهد.

بنا به نظر کخ چهار باغي را که اطراف تاج محل قرار گرفته، مي توانيم به چهارسوق هاي بازار تشبيه کنيم که دو راسته از دو طرف پيش مي آيند واين چهارسوق ها راقطع مي کنند.وي گفت که ممکن است در گذشته در اين منطقه کاروانسرا يا بازاري نيزموجود بوده اما هنوز قطعيت اين مسئله براي او کاملا روشن نيست.

وي تاکيد کرد کهابن بنا فقط يک مقبره نيست بلکه مجموعه اي است از بازار، کاروانسرا، باغ و مقبره کهبا وجود عملکردهاي متفاوت و مختلف هر يک از اين بناها، تمامي آنها خيلي خوب طراحيشده اند.

کخ که براي درک بهتر سخنراني اش مجموعه متنوعي از تصاوير و نقشه هايتاج محل و ساختمان هاي اطرافش را نشان مي داد به بناهاي دوطرف ساختمان اشاره کرد .

اين بناها به نام قلعه سرخ شهرت دارند. وي ضمن نشان دادن تصاويري از جزئيات هر کدام

از بناها ، هارموني، نظم، تناسب و قرينه سازي آنها را ستود. در اين ساختمان ها سهنوع ستون به اسم ستون «سرو اندام»، ستون «هندسي» و ستون «طبيعي» به کاررفته است.

رنگ هاي به کار رفته در ساختمان اصلي سفيد و رنگ ساختمان هاي طرفين قرمز است. کخ گفت که استفاده از دو رنگ يکي از خصوصيات معماري عصر مغول است که بهترين جلوه اش

در تاج محل بروز کرده است.

وي بانشان دادن کنده کاري ها، نقوش به کار رفته در« مقبره» ممتاز محل و آيات قرآني که بر روي مقبره حک شده، اين بنا را ساختماني باتزئينات جالبي در خور يک مقبره و «خيلي احساس گرايانه» توصيف کرد و آن را ايده اياز قدرت و زيبايي و نمادي از بهشت خواند.
دکتر سلطان زاده، آخرين سخنران اينهمايش در سخنان کوتاه اما موجزي به پيشينه باغ مزار هاي ايراني اشاره کرد و درابتدا گفت: در آيين زرتشت، دفن اجساد مکروه بود و زرتشتيان مردگان خود را دفن نميکردند. بنابراين زرتشتيان نه تنها مقبره اي براي خود نساختند بلکه پادشاهان ساسانيهر آنچه مقبره بود به غير از آرامگاه کوروش را از بين بردند.آن هم به اين دليل کهگمان مي کردند مقبره مادر حضرت سليمان است. با اين حال چون در ايران اقوام مختلفي زندگي مي کردند که اجساد خود را دفن مي کردند آرامگاه هايي هم در يافته هايباستانشناسي به چشم مي خورد. فردوسي در بيتي به باغ مزار اشاره مي کند و مي گويد:

به باغ اندرون دخمه اي ساخته/ سرش را به آن اندر انداختهدر سفرنامه هايتاريخي هم اشاره شده که پيرامون آرامگاه کوروش ، حياط محصوري وجود داشته.از سويديگر هرودوت نيز به باغ هايي اشاره مي کند که به عنوان آرامگاه مورد استفاده قرارمي گرفته است. با اين تفاصيل اين سوال پيش مي آيد که پيشينه تاريخي اين باغ مزار هادر ايران به کجا مي رسد؟

وي در پاسخ به اين سوال گفت: هخامنشيان بخش عمده اي ازفرهنگ و هنرشان را مديون عيلامي ها بودند و در امور مختلف از آنها اقتباس مي کردند. از آنجا که در عيلام مقبره و باغ مزار وجود داشته مي توانيم سنت باغ مزار را بهعيلامي ها منتسب کنيم. اين استاد معماري سپس به دوران پس از اسلام اشاره کرد و گفتبا وجود اينکه باغ مزار هاي هندي تحت تاثير فرهنگ ايراني ساخته شده اند اما اينسوال به جاست که چرا چنين باغ مزارهايي در ايران وجود ندارد؟ براي اينکه تا سه قرنپس از اسلام ساختن بنايي بر روي مقبره مکروه شناخته مي شد و از قرن سوم به بعد است که شاهد مزار هاي يادماني مثل گنبد قاموس يا مقبره سلطان سنجر هستيم.

سلطانزاده تاکيد کرد: دوره غزنوي دوره بروز ملي گرايي در ايران است و انعکاس اين ملي

گرايي در معماري هم ديده مي شود، مثل طرح چهار ايوانه که در مساجد و کاروانسراهايآن دوره به چشم مي خورد. از دوره ايلخاني اين مزارها اهميت پيدا مي کنند و از دورهصفويه شاهد ساخته شدن مجموعه مزار هايي هستيم که داخل يک گورستان هستند.

ويدرباره تداوم نداشتن باغ مزارها در ايران به اعتقادات مذهبي اشاره کرد و گفت: درايران؛ بزرگان، شاهان و خوانين هميشه تمايل داشته اند کنار مزارهاي مقدس دفن شوندنه در يک باغ مزار بزرگ و شايد اين مسئله يکي از علت هاي اين انقطاع تاريخي باشد.

معرفياجمالي  ري و فهرست آثار تاريخي - فرهنگي آن مطالعه و جمع آوري اطلاعاتباستانشناختي از آثار محدوده ري از گذشته مورد توجه بوده است که به دلايل مختلفازجمله نبودن برنامه مدون و جامع براي اين مهم به اجرا در نيامده است . از سال 1312-1315  ه.ش که اولين دوره حفاريهاي علمي باستانشناختي توسط دکتر اريک اشميت درچشمه علي ري انجام شد تا حدود سالهاي 6-1375 ه.ش که چندين حفاري دگر توسطباستانشناسان ايراني صورت گرفت هيچگاه انجم يک برنامه گسترده بررسي وشناسايياز ديدگاهباستانشناختي مورد نظر نبوده است شايد با توجه به کمبود امکانات مالي و نيرويانساني کارآمد در ادامه حفاريهاي باستانشناسي ، و نيز کمبود اطلاعات ارتباطي ميانمحوطه هاي باستاني يکي از عوامل باشند که موجب شده اند هيچگاه حفاريهاي باستانشناسيبه نتيجه نهايي نرسيده و اين کار نه تنها در مطالعات باستانشناسي وقفه بوجود آوردهبلکه امانتي را که هزاران سال در دال خاک از نياکان ما به يادگار مانده است را پساز آزاد شدن از دل خاک بنابودي کشانده است ، و شايد اين گفته اشتباه (باستانشناسيعلم مخرب است) درست باشدبررسيهاي باستانشناسي ادونلطمه زدن به مدارک بازمانده از گذشتگان مي تواند اطلاعات ارتباطي ميان محوطه هايدور از هم را از نظر فرهنگي ، اقتصادي ، اجتماعي و نيز مسير حرکت و مهاجرت اقوام رادر يک نگرش در اختيار پژوهشگران قرار دهد ، اطلاعات بدست آمده در يک برنامه وسيع وشناسايي باستانشناسي مي تواند کمک موثري باشد در انتخاب و برنامه ريزي صحيح يکحفاري نظام مندبر اين اساس اداره کل ميراثفرهنگي استان تهران در يک برنامه گسترده شهرستانهاي استان تهران را زير پوشش بررسيو شناسايي قرار داده است در اين راستا بررسي و شناسايي شهرستان ري در يک زمانبنديفشرده انجام شد که با توجه به گسترش آثار فقط بخشها و روستاهاي اين شهرستان    موردبررسي قرار گرفتند و بررسي مرکز شهرستان ري مي بايست در چاهر چوب يک برنامه گستردهمستقل گنجانيده شود .

در اين برنامه 141 روستايداراي سکنه و 29 روستاي خالي از سکنه مورد بررسي قرار گرفتند نکته قابل توجه اينکهدر سالهاي بعد از انقلاب روند مهاجرت از روستاهاي قديمي شدت يافته و تخليه اينروستاها که تعدادي از آنها داراي بافت بسيار قديمي و از نظر معماري سنتي مناطقکويري ايران بسيار قابل توجه مي باشند موجبات تخريب سريع و ويراني اين يادگارهايارزشمند فرهنگي را فراهم آورده اند پاره اي از روستا قلعه ها بازمانده اي از دورهصفويه مي باشند و تزئينات زيبايي از گذشته در آنها برجاي مانده است ، روستا قلعههاي برجاي مانده از اين دوران اهميت دفاع و استحکام اين دوره را بازگو مينمايند .

در منطقه ري صرفنظر از نقاطپيش از تاريخ که قبلا معرفي شده بودند چند نقطه در ارتباط با مهاجرت اقوام آريايينيز مورد شناسايي قرار گرفتند نقاط مشخصه دوران تاريخي که به گونه اي در ارتباط بايکديگر بوده اند به صورت قلعه ها و يا تپه هاييکه بعدها در دوران اسلامي نيز مورداستفاده قرار گرفتند در اين منطقه بسيار وجود دارند که نشانگر تداوم استقرار ازگذشته تا کنون در اين منطقه مي باشند .

به مرور زمان و در اثرتخليه روستاها و يا گسترش روستاها و تبديل آنها به شهرک هاي کوچک ، موجب تخريببسياري از آثار از جمله حمام هاي قديمي ، خانه هاي قديمي ، و ... شده است که درگسترش اين روند ، توسعه روستاها و نيز زمينهاي کشاورزي از عوامل تسطيح تپه هايمحدوده روستاها مي باشند که اين روند همچنان ادامه دارد . از عوامل معماري بسيارقابل تجه بناهاي مذهبي نظير امامزاده ها هشتند که بازمانده اي از بناهاي اواسط دورهاسلامي به شمار مي روند اين بناها که مورد بي مهري قرار گرفته اند به مرور زمان درحال تخريب مي باشند که هنوز ميتوان به نجات بخشي آنها اقدام کرد ، نظير بنايامامزاده شعيب در روستاي کوشک و سه برادران در روستاي خورايين ، امامزاده عبدالللهدر قلعه نو فشاپويه و ،... در اين بررسي تنها دو يخچال شناخته شدند که هر دويادگاري از نياز مردم در روزهاي گرم مي باشند ، زيباترين و سالمترين آنها در قشلاقحکيم آباد است که با بازسازي آن مي توان يک يادگار را نجات بخشيد و ديگري در روستايشيخ کلين که نسبت به اولي ناقص تر است . تنها آب انبار موجود در منطقه با بادگيرهايسرپا و بناهاي وابسته در روستاي (اراد) قرار دارد که متاسفانه با دخالت ميراثفرهنگي و جلوگيري از مرمت آن توسط اهالي ، تبديل به زباله داني شده است . اميد استاين نکات مورد توجه قرار گيرند

روش بررسي

شهرستان ري همچون ديگرشهرستانهاي ايرنا از نظر محدوده جغرافيايي هر از چندگاهي دچار تغييرات شده  و ازتعداد روستاهاي آن کاسته  يا افزوده مي شودلذا در بررسي هاي باستانشناسي اين مشکلاز نظر تهيه نقشه کار هميشه وجود داشته است خصوصا که هيچگاه نقشه دقيقي از محدودهيک بخش به طور کامل در دسترس نبوده است . لذا به منظور رفع اين نقيصه و سعي در دقتعمل ، پس از تهيه نقشه اي مناسب با در نظر گرفتن تغييرات سياسي در نقشه ها و مشخصنمودن روستاهاي واقع در محدوده مورد نظر و ملکيت آن روستاها به طور جداگانه باهمراهي راهنمايان محلي و شنيده ها و باورهاي انها مورد بازديد و بررسي قرار ميگرفتند . بر اين اساس در اين مجموعه هر روستا با در نظر گرفتن موقعيت فعلي آن ازنظر فاصله با مرکز بخش و خانوار و جمعيت و آثار واقع در محدوده آن معرفي شده است .تعداد زيادي از روستاها در سالهاي اخير خالي از سکنه شده و اهالي به شهرها و ياروستاهاي مجاور مهاجرت کرده اند و يا ملکيت خود را به روستاهاي مجاور واگذار نمودهاند اينگونه روستاها نيز به صورت اهميت در بررسي منظور شده و معرفي شده اند

به نظر نگارنده بهترين روشکار ، در جمع آوري اطلاعات ديدن خود آثار و محدوده آن توسط خود باستانشناس مي باشددر بسياري از منابع ضمن توصيف يک اثر يا محل نوسينده با مراجعه به منابع کتابخانهاي اظهار نظر نموده که به علت برداشت از منابع غلط خود نيز در نقل قول دچار اشتباهشده و اين اشتباه مورد استناد ديگران نيز قرار گرفته است ، لذا در بررسي هايباستانشناي محقق موظف مي باشد خو اثر را يا محوطه مورد نظر را مطالعه کرده و سپس بهمعرفي و اظهار نظر درباره آن بپردازد بدين منظور نگارنده در بيشتر موارد از روشپيمايش (پياده روي ) استفاده نموده است که شايسته ترين روش مطالعه محوطه ها ميباشد

در اين گزارش به منظوردستيابي به اطلاعات مربوط به هر روستا از فهرست روستاهاي درج شده در نشريه مرکزآمار ايران استفاده شده و روستاهاي هر بخش به ترتيب تفکيک حروف الفباي مرکب معرفيشده اند . در مطالعه محوطه هاو آثار از بيشتر آثار عکسبرداري شده و به صورت مستنددر مورد آنها اظهار نظر شده است در اين راستا از آثار و بناهاي موجودي که امکانتهيه پلان از آنها بدون استفاده از دوربين نقشه برداري ميسر بوده است پلان تهيه شدهاست

فلات مرکزي ايران

فلات ايران در جنوب غربآسيا واقع شده است ولياز ديدگاه باستانشناسي فلات مرکزي به آن قسمت از فلات ايراناطلاق مي شود که از شمال غرب و غرب به رشته کوههاي زاگرس و از شمال به البرز محدوداست ، در جنوب آن زمينهاي پست خشک واقع شده و در کرانه هاي شمالي خليج فارس و دريايعمان ارتفاع آن از سطح دريا به صفر مي رسد. در مشرق آن دو کوير از حوالي کاشان درجنوب تا منطقه بسطام در شمال شاهرود را در بر مي گيرد. اين محدوده از ديدگاهباستانشناسي فلات مرکزي ايران محسوب مي شود بنابراين موانع طبيعي مانند کوههايزاگرس و البرز و کويرهاي شرق ايران ، هر چند ارتباط فرهنگياين منطقه را با سايرنواحي ايران در دنياي باستان بکلي قطع نمي کند ولي اشکالات فراوان ايجاد کردهاند .

اين انزواي طبيعي ، هويتيفرهنگي به منطقه داده است ، در تمامي اين حوزه وسيع فرهنگي شايد به تعداد انگشتانيک دست در محلهاي باستاني بررسي و حفاري پيگر انجام شده است مانند تپه سيليک درکاشنا ، تپه حصار در دامغان و قره پيه شهريار ،محدود است به گزارشهاي مقدماتي و بهندرت کامل اين محل هادر محدوده شهرستان ري نيزمحوطههاي پيش از تاريخ همزمان و قابل مقايسه يا حوزه هاي فرهنگي ياد شده وجود دارندکه چندين نقطه آن شناسايي شده اند و باز نيز اميد است به توان نقاط ديگري را بر روينقشه باستانشناسي ايران مشخص کرد .

موقعيت شهرسازي ري

شهرستان ري در جنوب شهرستانتهران و متصل به آن است . وسعت شهرستان 2293 کيلومتر مربع بوده و از 163 اباديتشکيل شده که 35 ابادي آن خالي از سکنه مي باشد . شهرستان ري در 51 درجه و 26 دقيقهطول جغرافيايي و 35 درجه و 36 دقيقه عرض جغرافيايي و در ارتفاع 1060 متري از سطحدريا واقع شده است . شهر ري مرکز شهرستان ري مي باشد. ري با 28 کيلومتر مربع وسعتاز شمال به تهران ، و از جنوب به فشاپويه و از شرق و جنوب به ورامين و از غرب بهاسلامشهر محدود و در مسير بزرگراه تهران ورامين قرار گرفته است مرکز شهرستان دردشتي واقع گرديده که کوه بي بي شهربانو در خاور و متصل به آن ميباشد .

 

 

منابع طبيعي

به طور کلي شهرستان ري درجنوب در ناحيه دشتي استان تهران واقع شده و تنها کوه بي بي شهربانو در شمال خاوري وکوه آزاد (آراد) در 21 کيلومتري جنوب باختري شهر ري واقع شده استمعادن فعال اين شهرستانعبارتند از :

 منگنز محمدآباد واقع در 40کيلومتري جنوب شهر ري و جنوب خاوري کهريزک

سولفات دو سود فشاپويه در 28 کيلومتري جنوب خاوري حسن آباد

کوارتزيت غني آباد واقع در 5 کيلومتري خاور شهر ري ، حاشيه جنوبي کوه بي بي شهربانو

سنک آهک لپه زنگ در 19کيلومتري خاور شهر ري

سنگ آهک دولت آباد در 2کيلومتري سرپل سيمان (ميدان شوش به شهر ري) جن.ب کارخانه سيمان ري

سنگ آهک صفاييه و چاه حمزهدر 4 کيلومتري خاور پل سيمان

در مسير رودخانه کرج معادنشن و ماسه موجود است که در چندين نقطه استخراج و مورد بهره برداري قرار ميگيرد

مهمترين رودخانه هايي که درمحدوده شهرستان ري جريان دارند عبارتند از:

الف) رودخانه کرج که از کوهپالون گردن از رشته کوههاي البرز مرکزي سرچشمه گرفته در فصل زمستان و اوايل بهار (به هنگام ) پر آبي ) با جهت شمال باختري به جنوب خاوري از 20 کيلومتري جنوب باختريشهر ري گذشته و پس از پيوستن به رودخانه جاجرود سرانجام به درياچه نمک ميريزد .

ب) رودخانه جاجرود ازکوههاي صندوق ، جانستون و دريوک (خرسنگ کوه ) از سلسله جبال البرز مرکزي سرچشمه ميگيرد زمستانها و اوايل بهار از 20 کيلومتري جنوب خاوري شهر ري جريان يافته و درنزديک محلي بنام سالاريه به رودخانه کرج ملحق شده و نهايتا به درياچه نمک منتهي ميگردد .

پ) رودخانه شور از به همپيوستن دو رودخانه خر رود و ابهر رود و برخي رودهاي کوچک فرعي ديگر تشکيل مي شود باجهت کلي شمال باختري به جنوب خاوري از شش کيلومتري جنوب باختري حسن آباد ( مرکز بخشفشاپويه ) گذشته و به شوره زار خاور حوض سلطان جذب مي گردد .

ت) رودخانه سرخه حصار ازکوه سرخه حصار واقع در 4 کيلومتري شمال روستاهاي همه سين سرچشمه گرفته ، از خاورشهر ري مي گذرد و با تغيير جهت به سمت جنوب خاور و مشروب نمودن زمينهاي مزروعي بهرودخانه جاجرود مي ريزد .

اقتصاد

بازرگاني ، صنعتگري ،کشاورزي و دامداري از مشاغل اصلي اهالي اين شهرستان به شمار مي رود. شهرستان ري ازنظر کشاورزي بسيار فعال و 50% آن به طريقه صنعتي و مکانيزه و مابقي به روش نيمهمکانيزه و سنتي انجام مي گيرد ، فرآورده هاي کشاورزي شامل گندم ، نباتات ، علوفه اي،پنبه ، چغندر قند و ذرت و تره بار مي باشد. از لحاظ باغداري 2000 هکتار از اراضيشهرستان ري را تاکستان پوشانده و 2000 هکتار آن شامل سيب ف گوجه ، آلو "زرد آلو،هلو> البالو و گلابي است . جهت آبياري زمينهاي زير کشت و باغات از چاههاي عميق ونيمه عميق استفاده مي گردد. ضمنا اداره کل کشاورزي استان تهران براي هدايت آبرودخانه کن به منطقه کم آب فشاپويه کانالي در 2 فاز حفر کرده که آب مورد نياز منطقهفشاپويه را تامين مي نمايد

در رشته صنايع ،کارخانجاتصنعتي و توليدي مستقر در شهرستان ري نيروهاي زيادي به خود جذب نموده که عبارتند از : پالايشگاه بزرگ تهران ، روغن پارس و اسو ، چيت سازي زي ، گليسيرين و صابون دولتي (اتکا) ،ريسندگي و بافندگي ممتاز ايران ، توري بافي ايران ، بنز خاور ، ريسندگيالياف ، سيمان ري ، کنسرو سازي شمشاد ، روغن ورامين ، شرکت سهامي کفش اطمينان ،روغن نباتي گل ، ظروف لعابي قائم ، روغن نباتي مارگارين ، پلاسکو سازي (سانتال) ،ديگر توليد صنايغ اين شهرستان را در دست دارند که از نظر اقتصادي و ايجاد بازارکار سهم به سزايي را در رشته اقتصادي ايفا مي نمايند .

تقسيماتسياسي

شهرستان ري از سه بخش تشکيلشده 

1- بخش فشاپويه

الف) دهستان حسن آباد : داراي 35 روستاي مسکوني با جمعيتي در حدود 6936 نفر و 14 روستاي خالي از سکنه مي باشد

ب) دهستان وهن آباد : با 8 روستاي مسکوني و جمعيتي در حدود 33434 نفر

2- بخش کهريزک

الف) دهستان قلعه نو: با 25 روستاي مسکوني و دو روستاي خالي از سکنه با جمعيتي در حدود 43926 نفر

ب) دهستان کهريزک :با 52 روستاي مسکوني و 13 روستاي خالي از سکنه با جمعيتي در حدود 84818 نفر

3- بخش مرکزي

الف) دهستان خلازير : با 7 روستاي مسکوني و جمعيتي در حدود 16529 نفر

ب) دهستان غني آباد با 11 روستاي مسکوني و 5 روستاي خالي از سکنه و جمعيتي در حدود 46431 نفر

ري در سير تاريخ

با توجه به وجود اقوام بومي ساکن در فلات مرکزي ايران که داراي فرهنگ و تتمدن و زبان و صنعت پيشرفته اي بوده اند . نزديکي مراکز فرهنگي پيش از تاريخ حوزه فلات مرکزي نظير چشمه علي ري که در هزاره هفتم يکي از نخستين نقاط استقرار اقوام بومي بوده است . نقاط ديگر فرهنگ هاي پيش از تاريخ ايران نظير ، سليک کاشان ، قره تپه شهريار ،اسماعيل آبد و ... که با هم در يک حوزه فرهنگي قرار داته اند گسترش و نفوذ جوامع پيش از تاريخ را در اين محدوده نشان مي دهند .(نخستين آثار تمدن چشمه علي به ويژه در توليد سفالينه هاي سرخ که با رنگ سياه يا قهوه اي سير تصاويري بر آنها نقش شده پديدار شده تقريبا در همين دوران جماعت ديگري در طول همين رشته زمين هاي قابل کشت که در پاي البرز بين کوير و کوه واقع اسکان يافتند. البته استقرار در ري به مراتب پيش از ديگر جاها و به گونه اي پايدار توسعه يافت زيرا اين شهر از موقعيت استراتژيکي خاصي برخوردار است . ري در مکاني قرار دارد که جاده هايي که شرق و غرب و شمال و جنوب ايران را به يکديگر متصل مي کنند ناگزير از آن مي گذرند. بنابراين ، موجب پيدايش شهر ري شدند و سرنوشت آن و فرزندان آن ، يعني تهران آتي را رقم زدند .

ورود آرياها در حدود هزاره دوم پيش از ميلاد به ري و استقرار شعبه اي از آنها در مسير حرکت خود به شمال و غرب ، آثاري از خود بر جاي گذاشته که شواهد آن به صورت کوره هاي سفال پزي در کهريزک و نيز در سال 1373 در تپه معمورين در فرودگاه بين المللي امام خميني به دست آمده است ،پس از ورود به آرياييها که مهمترين آنها مادها و پارسها مي باشند و در آميختن آنها (مادها) با بومياني که پيش از آنها در اين سرزمين مستقر بودند اين منطقه نيز در تقسيم بندي مادها به رماد رازي يا راگا ،راگس که در جنوب تهران قرار داشت قرار گرفت (720 - 550 پ.م) با پيروزي کوروش بر جد خود آژبدهاک در سال (550پ.م) پايه هاي اولين امپراتوري بزرگ جهاني پي ريزي شده که مدت دو قرن تا سال (330 پ.م) دوام يافت اين امپراتوري علاوه برسرزمينهاي واقع در محدوده حکومت ماد از شرق تا سند ، غرب تا آسياي صغير را نيز در بر مي گرفت ، در تقسيم بندي داخلي تغييرات چنداني نسبت به دوره ماد داده نشد و ايالات مادي همچنان با همان نام بر جاي ماندند در اين دوره اين منطقه در محدوده (رک) قرار داشته است . در بند 12 از ستون 1 متن پارسي باستان کتيبه بيستون آمده است : ((داريوش شاه گويد :پس از آن ، (فرورتيش) با سواران کم گريخت ، سرزميني (ري) نام در ماد سو روانه شد...))

در بند 11 ستون 3 متن پارسي باستان بار ديگر از ري نام برده مي شود((داريوش شاه مي گويد : پس از آن من سپاه پارسي را از ري نزد ويشتاسپ فرستادم ...)) .

اسکندر مقدوني در تعقيب داريوش سوم از راه همدان به ري وارد مي شود و ويرانيهابه بار مي آورد و با سقوط امپراطوري هخامنشي در سال (330 پ.م) توسط اسکندر مقدوني و مرگ او در سال (323 پ.م) در بابل امپراتوري بزرگ هخامنشي که در مدت شش سال حکومت وي بدون هيچ تغييراتي در تشکيلات ايلتي باقي مانده بود بلافاطله ÷س از مرگ وي به دست سردارانش تقسيم شد و در اين ميان سلوکوس سردار نامي او با غلبه بر آنتيگون قسمت اعظم آسياي غربي را تصرف نموده و سلسله سلوکي را در سال (312 پ.م) تشکيل داد . سلوکيان به پيروي از سياست جهانداري اسکندر سعي در جذب فرهنگ و تمدن کشورهاي مغلوب در فرهنگ و تمدن يونان داشتند اما يونانيها ايران را به کلي مملکت بيگانه اي نمي دانستند، از اين روي محققين سلسله سلوکي را سلسله اي ايراني ، يوناني مي دانستند که اين فکار در ابعاد وسيعي در ايران تاثير داشته اند ، اين تاثير را در طي دوره يوناني مآبي در ايرانکه دقيقا از پايه گذاري دودمان سلوکي آغاز مي شود و تقريبا تا پايان دوره پارتيان و در برخي جهات اندکي نيز پس از آن مي رسد مي توان يافت .

در دوره زمامداري سلوکوس معروف به نيکاتر(312 - 28 ق.م) زلزله اي مهيب ري را ويران نمود ، سلوکوس فرمان داد مجددا شهري بر ويرانه هاي ري ساخته شود پس از جبران خرابيهاي ري را به مناسبت نام موطن خود (اروپوس) ناميد و به همين علت در دوره سلوکيان ري را اروپوس مي گفتند. نخستين عکس العمل ايرانيان در مقابل يونانيان با اعلام استقلال پارتها جلوه گر مي شود سال (246 ق.م) آخرين سال فرمانروايي دولت پارت را برقرار نمود پارتيان پايتخت هاي متفاوت داشتند که از جمله آنها ري بود که بر سر راه ماد عليا و پارت قرار داشته است و اقامتگاه موقت آنها وبده است و اين منطقه جزو ايالت والي نشين ماد بزرگ به حساب مي آمد. اين خطه را به مناسبت نام بنيانگذار دودمان اشکانيان - ارشکيه - مي گفته اند و شايد نام روستاي عشق آباد که در اصل (اشک آباد) بوده است و امروزه در سيزده کيلومتري جنوب شهر ري قرار دارد از اين زمان بر جاي مانده است . افسانه هفت خاندان بروزگار پارتيان و منطقه تيولهاي بزرگ ايشان در منابع عربي و از برخي اشارات ياد شده در متن هاي کهن يوناني و رومي مي توان دريافت که کانون خاندان مهران نزديک ري (نزديک تهران) بود خاندان اخير شايد از بعضي لحاظ با خاندان ديگري از ري به نام (اسپنديا) پيوندهايي داشته اند. اردشي اول بنيانگذار سلسله ساساني در سال (223 ميلادي ) با شکسنت دادن اردوان پنجم حکومت ساساني را بر اساس بنياد وحدت مذهبي و ستايش اهورامزدا پايه گذاري کرد در اين دوره آتشکده هاي مهمي در نقاط مختلف ايران با تفکر خاص ساخته شدند که هر کدام به طبقه اي خاص اختصاص داشته اند از اين دوره آثار قابل توجهي در خطه ري بر جاي مانده است که زينت بخش موزه ها مي باشند که از جمله گچ بريهاي زيبايي که از تپه عشق آباد به دست آمده و آن را به غلط از آثار چال طراخان معرفي کرده اند در فهرست بزرگ و درباريان شاپور يکم از دبيري از ري به نام ((ارشتات دبير از مهرانها و از شهر ري )) نام مي برد

در اين دوره ري داراي ضرابخانه معتبري بوده است در موزه ارميتاژ نمومنه اي از سکه هاي دوره ساساني وجود دارد که بر روي آناه نام ضرابخانه ري به صورت Idy((ري )) نوشته شده است.

با حمله اعراب به ايران قدرتمندترين شاهنشاهي ايران بعد از هخامنشيان از پاي در آمده و بسياري نامها و تقسيمات قبل از استقرار اعراب تحت تاثير غلبه زبان عربي قرار گرفته و تغييراتي در آنها به وجود آوردند. به نوشته طبري سال 22 هجري سپاه عرب به فرماندهي نعيم بن مقرن به ري حمله برد و سردار ساساني سپهبد سياوش بن بهرام چوبين مرزبان ري را شکست داد.در خلافت حضرت علي (ع) يزيدبن قيس الارجبي والي ري بود که به دستور معاويه بن ابي سفيان از کار برکنار و زيادبن ابيه در سال 51 هجري قمري به جاي وي منصوب شد و مقدمات فاجعه کربلا و عده حکومت ري بود به عمر سعدو شمربن ذي الجوشن در سال (75 - 95) هجري قمري حجاج بن يوسف تقفي والي ري شد ، پس از قيام ابومسلم خراساني (سياه جامگان) و برانداختن حکومت بني اميه ، ابومسلم رو به ري آورد و ري را مقر فرماندهي خود قرار داد

ايالت مرزي قلمرو خلفا در اين ناحيه مدتها همان منطقه قديمي مادها که در آن زمان جبال (کوهستان) ناميده مي شد بود ايالتي که سرزمينهاي ... همدان را در بر مي گرفت مرکزي آن شهر ري بود . ناحيه کوهستاني پهناوري که يونانيان آن را مديا Mediaمي گفتند و از باختر به جلگه هاي بين النهرين و از خاور به کوير بزرگ ايران محدود مي گشت نزد جغرافي نويسان عرب به نام ايالت جبال معروف بود اين نام بعدها متروک شده و در قرن ششم هجري قمري در زمان سلجوقيان به غلط آن را عراق عجم ناميدند . تا با عراق عرب که مقصود از آن بخش سفلاي بين النهرين بود اشتباه نگردد. ياقوت در اين خصوص مي گويد ، ايرانيان در اين زمان کلمه عراق عجم را به جاي ايالت جبال بکار مي بردند و اين تسميه هم غلط است و هم نوظهور ، قزويني معاصر ياقوت اين ناحيه را با اسم قوهستان (کوهستان) که مترادف فارسي واژه جبال مي باشد مورد استفاده قرار داده است .ظاهرا بعد از حمله مغول نام جبال براي اين ناحيه ديکر به کار نرفته است و حمدالله مستوفي نيز که در قرن هشتم مي زيسته هيچ جا اين اسم را ذکر نمي کند . چهار شهر بزرگ قرميسين (کرمانشاه) ، همدانه ، ري و اصفهان از زمان قديم بزرگترين شهرهاي ن.احي چهارگانه ايالت جبال بود.شهر ري که در گوشه شمال شرقي ايالت جبال واقع است و نويسندگان عرب معمولا آن را به صورت (الري) مي نويسند در واقع همان است که يونانيان آن را rhagesمي گفتند ظاهرا اين شهر در قرن چهارم از بزرگترين مراکز چهارگانه ايالت جبال بوده است . ابن حوقل وسعت شهر را يک فرسخ و نيم در يک فرسخ و نيم ذکر کرده و بناهاي آن را اغلب از گل و گاهي از گچ و سنگ نوشته است . در زمان خلافت پدرش منصور در ري اقامت گزيد و بيشتر آن شهر را تجديد عمارت نمود و پسرش هارون الرشيد نيز در آنجا متولد گرديد شهر محمديه مهمترين ضرابخانه آن ايلت بود و نام آن روي بسياري از سککه هاي دوره خلفاي عباسي ديده مي شود.در قرن چهارم هم ابن حوقل و هم مقدسي گفته اند که اکثر شهر ويران و تجارت آن به حومه هاي شهر قديم انتقال يافته است . در زمان قديم مهمترين نواحي ري از حيث حاصلخيزي عبارت بود از روستاي روده (الروده) و نيز فشاپويه که هنوز با نام فشاپويه باقي است و سرانجام قويسين و ديزه با دو ناحيه قصران ،يعني قصر داخلي و خارجي . ديزه نام دو دهکده بزرگ ب.د به مساحت يک روز راه تا ري قرار داشتند و آنها را ديزه ورامين مي گفتند. در سال 617 مغولان ري را گرفته و آن را غارت کردند و پس از آن ري ديگر اباد نشد و اهالي به دو شهر ورامين و تهران نقل مکان کردند . در دوره ايلخانيان بعد از مرگ سلطان ابوسعيد بهادرخان در سال 736 ه.ق و تجزيه سرزمين تحت تسلط وي منطقه ري تحت حکومتتغا تيمور در آمد(749 - 759) ه.ق در سال 786 ه.ق ري به تصرف تيمور در آمد . پس از روي کار آمدن دولت صفوي در سال 905 ه.ق توسط شاه اسماعيل شاه طهماسب اول در سال 943 ه.ق وارد ري شد. و در سال 944 ه.ق ايوان حضرت عبدالعظيم به دستور وي ساخته شد. از اين دوره بناهاي مذهبي زيادي در منطقه ري ساخته شده است . به سال 1128 ه.ق دولت صفوي بدست نادرشاه افشار منقرض شد در اين دوره با توجه به پرداختن جنگ در بيشتر نقاط کشور و لشگرکشيهاي متعدد به خارج از ايران فرصتي براي نادر به منظور رسيدگي به اوضاع عمومي دست نداد. در دوره زنديه آباداني و سياست اجتماعي معطوف به نقاط خاصي شده بود و جنبه عمومي پيدانکرد .از سال 1200 ه.ق با روي کار آمدن قاجار نظر خاصي نسبت به پاره اي از بناهاي مذهبي ري پيدا شد. بارگاه حضرت عبدالعظيم و ديگر بناهاي مذهبي پراکنده ري مرمت شدند که اين روند تا دوره پهلوي نيز ادامه يافت .

عمارت تاريخي «هشت‏ بهشت» نمونه‏ اي از كاخهاي محل سكونت آخرين سلاطين دوره صفويه است كه در دوره شاه سليمان در سال 1080 هجري بنا شده است. كاشي‌ كاري هايي‌ كه‌ انواع‌ حيوانات‌ پرنده‌، درنده‌ و خزنده‌ برروي‌ آن‌ نقش‌ بسته‌، از آثار اين‌ كاخ‌ بشمار مي‌آيند . از باغ وسيع «هشت ‏بهشت» مقدار زيادي باقي نمانده ولي قصر تاريخي آن هنوز اثر ارزنده و جالبي است كه پس از انقلاب پاركي در اطراف آن ساخته شده است

 اين كاخ كه در هنگام سلطنت شاه سليمان صفوي بنا شده از بهترين كاخهائي است كه در روزگار صفويه ساخته شده و چون كيفيت ساختمان و وضع بنا در اثر مسرور زمان تغيير كرده ناچار براي امكان بيان وضع آن در زمان هاي مختلف بايد نوشته‏ هاي كساني را كه در زمان هاي گوناگون كاخ را مشاهده و از وضع آن آگاهي كامل داشته‏ اند از نظر اهل تحقيق گذرانيد.

 از كساني كه مكرر در اين كاخ رفته و به اوضاع آن آشنائي كامل حاصل كرده و شاردن فرانسوي است كه در سفرنامه خود بطور مشبع شرح اوضاع كاخ را نوشته است و قسمتي از ترجمه نوشته او را ذيلا مينويسيم.

 من قول داده ‏ام كه در طي توصيف باغهاي اطراف خيابان زيباي اصفهان شرح يكي از تالارهاي يكي از باغها را بنام باغ بلبل بدهم اي تالار را عمارت هشت بهشت مي نمامند. تمام سقف هاي آن موزائيك بسيار عالي است ديوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهائي در اطراف آنها است. در اين دالان ها صدها مكان است كه دلكشترين و فرح انگيزترين نقاط دنيا محسوب ميگردد و هر يك بوسيله منفذي كه بدان نور ميتابد روشن ميشود اين روشنائي متناسب با تفريحاتي است كه اين مکان ويژه آنها ساخته شده است.

 هيچ يك از اين نقاط از حيث شكل و ساختمان و تزيينات به ديگري شبيه نيست در هر جائي چيز تازه و گوناگون است چنانكه در بعضي از بخاري هاي متنوع و در برخي حوض‏ ها و فواره‏ ها است كه از لوله هائي كه در داخل ديوارها ميباشد آب مي گردند اين تالار عجيب در حقيقت لابيرنتي است زيرا انسان در قسمت فوقاني هر جا كم ميشود و پله‏ ها چنان مخفي است كه بآساني پيدا نميشوند. قسمت پايين تا ده پا از سطح زمين از سنگ يشم و نرده‏ها از چوب زرنگار، و قاب‏ها چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شيشه‏ هاي رنگارنگ ظريف ساخته شده است.

 اما راجع به تزيينات نمي توان اين اندازه شكوه و عظمت دلربائي فريبندگي را كه در هم آميخته است تصور كرد. ميان کاشي هاي اين بنا تصاوير برهنه و فرح‏انگيز بسيار زيبا وجود دارد و در همه جا آئينه‏ هاي بلورين و در ديوارها بكار رفته است در اين تالار اطاق هاي آئينه كاري كاملي است كه اثاثه هر اطاق از باشكوه ترين و شهوت انگيرترين نوع خود در دنيا است. اطاق هاي كوچكي نيز در آنجا ميباشد كه فقط گنجايش يك رختخواب دارد. در خاور زمين رختخواب پرده نداشته و روي زمين پهن مي شود. يك رختخواب جالب توجهي ديدم كه فقط لحاف آن دو هزار اكو مي ارزيد كه براي گرمي و سبكي از پوست سمور تهيه شده بود. بمن گفتند شاه تشك هاي بسياري از همين جنس دارد من يك كتاب از تزيينات و تصاوير و اشكال و مينياتورها و ظروف و كتيبه‏ هاي اين تلار تصنيف خواهم كرد در برخي از اين كتيبه‏ هاي شامل افكار لطيف عاشقانه و برخي قطعات اخلاقي است.

 چند قطعه زير نمونه‏اي از آنها است كه در دفتر خود ثبت كرده‏ ام.

 بالاي گلداني چنين نوشته شده است: گل لاله نماينده راز درون من است من چهره آتشين و دلي سوخته دارم. هر چه زيبائي گردني افراشته داشته باشد همواره پاي در گل است. دل من صدها باربچپ و راست بدون اينكه بكسي تعلق يابد منحرف شد تا تو را ديد و بتو پيوست من بيش از اين تاب درد هجر تو را ندارم و نميتوانم آنجا كه تو نيستي مسكن گزينم. تو مردمك چشك مني. تو را گم كرده ‏ام نميدانم بچه نظر افكنم. كاري جز مردن نتوانم.

 پادشه پاسبان درويش است              گر چه نعمت بفر دولت اوست

 گوسفند از براي چوپان نيست              بلكه چوپان براي خدمت اواست

 زير پايت گربداني حال مور             همچو حال تواست زير پاي پيل 

روي يك پيش بخاري عبارت زير را انگاشته ‏اند.

 زمستان نترسيد زيرا فقط سردي و سلامت است.

 نميتوانم از بيان اين نكته خودداري كنم كه بهنگام گردش در اين محل كه مخصوصي لذت و حظ و عشق ساخته شده است و در حال عبور از اطاق ها و شاه نشين‏ ها آدم چنان تحت تاثير قرار مي گيرد كه بگاه بيرون شدن از خود بيخود ميگردد بدون ترديد هواي اين تالار اثر مهمي در اين حالت عاشقانه كه به انسان دست مي‏دهد دارد. اگر چه اين بنا چندان با دوام و استوار نيست ولي فرح انگيرتر از مجللترين كاخهاي ممالك اروپائي است.

 گوست سياحي كه در زمان فتحعلي شاه قاجار بايران آمده و اصفهان را ديده درباره اين كاخ چنين نوشته است:

 اين عمارت در وسط باغ باندازه متر از سطح زمين بلندتر و 35 متر طول 26/25 متر عرض دارد اطاق هاي اين عمارت تمامي منقش و گچبري و درهايش خاتم سازي و زيبا ميباشد. تالار وسط گنبدي شكل است كه از يك نوه پنجره ساختمان گرديده در گنبد آن هشت پنجره بطور مساوي باطراف قرار دارد كه از چوب ساخته‏ اند و در وسط اين تالار حوضي هشت ضلعي بقطر 83 سانتيمتر از مرمر عالي ساخته شده و به حوض مرواريد معروف است و طوري حجاري شده كه وقتي آب از سوراخهايش خارج ميشود چون دانه مرواريد ميباشد پلكان هاي اين عمارت طوري بنا شده كه از هر طرف بعمارت فوقاني و تحتاني عبور و مرور ميشود، داراي غلام گردش‏ها و بالاخانه‏ هاي زيادي است درختان كهن و چنارهاي مرتبي دارد و قسمتي از آب جوي شاه از برابر عمارت بالائي داخل اين باغ مي شود. در زماني كه در اصفهان بودم فتحعلي شاه در اين عمارت مي‏نشست و تماشاي رقاصه هائي كه ميرقصيدند مينمود در و وديوارها، ازاره ‏ها، هلاليها، گنبدها و بالاخره تمام اين عمارت سرتاپاي از طلا تزيين يافته و اشكال و تصاوير گوناگون پرندگان و گلها و غيره بر طيبائي قضر افزوده است داراي تابلوهاي منقش و زيبا است كه جلب توجه مينمايد.

 ميرزا عليخان نائيني روزنامه نوس عصرناصرالدين شاه قاجار كه از طرف دربار وقت ماموريت يافته بود نسبت باوضاع جغرافيايي و تاريخي ايران مطالبي تهيه كند و نسبت به قسمتي از كشور موفق شد و مطالبي در دو جلد بزرگ تهيه كرد كه آن دو جلد را در كتابخانه وزارت دارائي مطالعه كردم راجع بكاخ هشت بهشت در سال 1300 ه.ق چنين گزارش داده است:

 باغ هشت بهشت و عمارت تحتاني و فوقاني قصر ميان و وسعت دستگاه آن از حد توصيف بيرون است غير از ايوان هاي عالي وارسي هاي يكصد و پنجاه و يكزوج درب اطاق تنها در بالا و پائين دارد. از معماران معتبر شنيده شده كه طرح آنرا در طرز عمارت كرامت كرده‏ اند چنانچه نقشه اين قصر را بكشند و در جاي ديگر بخواهند مثل آن بنا كننده مشكل كه بتوانند از عهده برآيند. باغ مزبور باغي است بسيار بزرگ خيابان هاي عريض و قطعه بندي هاي وسيع در آن است ديوار يك طول باغ باقدري از ديوار چهارباغ شاه مشترك دو نهر بزرگ از چهارباغ عرضاً اين باغ را تقاطع ميكند يكي مقابل قصر موصوع وسط وارد دو درياچه بزرگ مي‏شود. كه بعرض باغ در دو طرف عمارت متقابل يكديگر است و دو حوض بزرگ هم در دو سمت ديگر عمارت است و دوره عمارت نيز جوي سنگي آب نماها قرار داده‏اند كه اب دائماً از اينها جاري است. مقابل اين درياچه و قصر سردري است عالي و دو رو كه يك روش مشرف بچهار باغ و حوض بزرگ پاي آن ورودي ديگرش منظر قصر وسط باغ است سر در مزبور نيز وصف زياد دارد نهر ديگر هم مقابل و هم عرض نهر بفاصله زياد باز از چهارباغ ميايد و بعرض باغ جاري است و بهمين قانون سردري دارد عالي مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ جاري است. بهمين قانون سردري دارد عالي مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ و عمارات عقبش منظر چهارباغ و اينجاست كه سالها است تلگرفخانمه شده در اين باغ حياط ديگر هم هست وسيع صاحب اطاق ها وارسيهاي مرغوب آشپژخانه و طويله و غيره معروف به نارنجستان هشت بهشت است.

 موضوع قابل توجه اين كه گزارش ميرزاعليخان نائيني روزنامه نگار ناصرالدين شاه و شرحي را كه ميرزاحسين خان تحويلدار در سال 1308 ه.ق نوشته‏اند عيناً مطابقت دارد و ناچار بايد گفت يكي از آنها از ديگري گرفته و بنظر ميرسد چون تاريخ ختم تاليف جغرافياي اصفهان 1308 ه.ق و بعد از 1300ه.ق است. جغرافياي اصفهان از گزارش ميرزاعلي خان نائيني گرفته است و ذكر ماخذي هم نشده است.

 آنچه از گزارش مزبور معلوم مي ‏گردد اينستكه كاخ مزبور تا اول قرن چهاردهم بوضع سابق زمان صفويه باقي بوده و نقصي در آن راه نيافته و تغيراتي كه در آن راه يافته در قرن چهاردهم هجري انجام شده است.

 ميرزا حسن خان جابرانصاري كه از معمران اصفهان و آگاه بتاريخ و تغييرات مباني آن سامان بوده راجع باين كاخ چنين نوشته است:

 در هشت بهشت نيز بمنوال چهلستون طرح باستاني بستانيش كه از نقش جهان جدا كرده زمان شاه عباس بزرگ شده و باساختماني مختصر و بناي عمارت شگرف هشت بهشت را ساير شاعر مشهدي گفته زمان شاه سليمان‏به هزار و هشتاد (1080) و كاشي كاريهاي زيبا خصوصاً طاوسها و ديگرمرغان در 1102 باز بفرموده شاه و عرصه اين باغ از چهلستون بسي بيشتر بود براي حرمخانه شاهي چوحد جنوبيش به بازارچه بلند منتهي ميشد و در حكومت ظل السلطان بانوي عظمي خواهرش با همه اولاد و خانواده در آن بزرگترين پارك سلطنتي ميدان جولاني براي خوش گذراني داشتند، امروزه آن باغ را قطعات كوچك نموده و به مقبلان فروخته‏اند كه شايد پنجاه خانه و باغچه سرا از آن جدا شده و باز قسمت بزرگي رااز خود دارند بنگاهها و سراچه‏ها و مغازه‏هاي بسياري در چهارباغ عباسي بيرون انداخته كه نفع بزرگي دارد و كوچه جهانباني با خانه‏هاي دو طرف و حمام نمره نامي را از ميان باغ ردكرده و در آنجا حوض مرمري يكپارچه مرواريد ميديدم و از آثار صفويه دو سه حوض يك قطعه مرمر موسوم به مرواريد پديد بود يكي در عمارت اشرف و آن چنان بود كه همه آن سنگ را شبيه به حوض حجاري استادانه كرده و براي همه فواره‏هاي كوچك باندازه انگشت سبابه از تمام سنگ درآورده هر حوضي بيش از صد فواره داشت و آن حوض را كه نصب نموده بودند از زير سنگ آب جريان يافته مانند دانه‏ هاي مرواريد بوسيله آن فواره ها جستن كرده و حوض را پر از آب نموده بانوي عظيمي يك حوضش را بيديع الملك پسرش داد در عماراتش از باغ بادامستان تلگرفخانه جدا نموده داد و آن عمارات بعد به بختياريها و از آنها منتقل به جلاالسلطنه شد قنات آب حلال كه روي به ماربين بالا ميرفته و آبش متصل به جوي شاه ميشد براي آب دائمي هشت بهشت و ديگر عمارات صفويه احداث كرده بودند و هر عمارتي بهري و بخشي معين داشت وزير و مستوفي خاص از نياكان بنده براي آن مقرر بود تا بتواند در حرمخانه سلطنتي حكم بخش آب را بدهد و رفع مشاجره سكنه باغچه سراها را بنمايد و وجه نامش به آب حلال از آن رهگذر بود كه شاه عباس دوم وجهي را كه بنظر خود و علما حلال شرعي ميدانستند بخرج احداث آن قنات داده تا آب غسل وضوي حرمخانه نهايت حليت را داشته شبهه كم و زياد آب رودخانه از حقوق ديگر محلها نرود. حاليه شنيده ‏ام آن آب را از پشت آتشگاه به جر و كان اولاد بانوي عظمي ميبرند و چون بانوي عظمي و اولادش شصت سال و كسري است در هشت بهشت ساكنند ضمناً باغات و عمارات دولتي ديگر مجاور را بدست داشتند مانند بهشت آئين ورشك جنان و انگورستان، و بهشت آئين امروزه در كوچه فتحيه كالج دختران شده و انگورستان را با عمارت خسروخاني بدست سردار اعظم داده بودند.

 اين كاخ كه روزي از كاخهاي كم نظير بوده در سال 1334 شمسي كه آقاي  حسيني از طرف اداره باستان‏شناسي اصفهان مورد بازديد قرار داده چنين گزارشي و اظهار نظر كرده است:

 اين عمارت را فعلاً آقاي ابوالفتح قهرمان (سردار اعظم) بموجب دستخطي مالك و در تصرف دارد از قرار مشهور در اراضي و باغات قديمي آن تغييراتي داده و كاخ اصلي بحال خود ولي مخروبه باقي است. ذخائر آن از بين رفته است. يك دفعه در دوره وزارت سيد ضياءالدين باغ ملي شد ولي در زمان شاه فقيد مسترد و محدداً درش بسته شده است. در سال 1334 شمسي كه از اين عمارت بازديدي بعمل آمده محتاج بتعميرات كامل است زيرا نقاشيهاي زيبا و گچبريهاي عالي )نظير تزيينات عالي قاپو( آن از بين رفته و آنچه باقي است نيز جلب توجه را مينمايد اشكال و حوش و طيور و شكارگاهها كه بعضي قديمي و برخي جديد بر روي كاشي نقش و در پشت بغل هاي اطراف نصب شده جالب توجه و تماشائي است مساحت فعلي آن قريب 7500 متر مربع است.

 برخي نوشته‏ اند كه كاخ و باغ مجموعاً در ابتداي ساختمان آن 85 جريب بوده است ولي مساحت كنوني آن در حدود پنج هزار متر ميباشد.

 تاريخ شهريور 1343 شمسي تحويل دولت گرديده است.

 اين كاخ در خيابان چهارباغ عباسي در مقابل خيابان كنوني شيخ بهائي واقع و اكنون در دست دولت است.

 از گزارش ‏هاي گوناگوني كه در توصيف اين كاخ داده‏ اند معلوم گرديد كه علت شهرت آن براي بكار بردن سنگ هاي مرمر عالي در آن و داشتن طاق هاي مقرنس كاري و نقاشي بوده است.

 ساختمان كاخ دو طبقه و داراي شاه نشين و غلام گردش‏ هاي زيبا و نقوش گوناگون طلائي و تزيينات جالب و پشت بغل هاي كاشي بي نظير و نقوش و حوش و طيور و آئينه كاري بسيار ممتاز و در واقع از قصور ممتاز دوره صفويه است.

 كاخ مزبور كه آنرا باغ بلبل نيز ناميده ‏اند قسمتي از باغ نقش جهان زمان شاه عباس بوده و در زمان شاه عباس (1078-1105) مجزا و شروع به ساختن گرديده است.

 اين كاخ تاريخي زير شماره 227 به ثبت رسيده است.

 در توصيف و تاريخ ساختمان آن شعراي زمان اشعاري نيز سروده ‏اند.

 از جشن و نشاط و كامراني دايم              در وي جاي پادشه دولتمند

 از قصر بلند زيبا اركان                   گرديد زمين اصفهان تاج جنان

 درگاه عبادت اين بود ورد ملك              پاينده عمارت از سليمان زمان

 ايضاً هر مصرعي تاريخ است:

  چون بدوران شه اعلاشان                     كه زدل گشته سليمان زمان

 جان پناهي كه مديحش عام است        مرشد و داد ده ايام است

 تاج داري كه زوي شد نازان              زدل صدق همه خلق جهان

 صوفي صافي تابع مقصود              كو باخلاق و صفا ساعي بود

 آنكه مقصود وي از عمر و حيات             بندگي ره شه باطاعات

 كرد سركاري اين مسكن سعد              كه چو وي نيست مقدر من بعد

 دل گشائي است كه از لطف صبا             شد فرح لازم و شادي افزا

 چه مكان شبه بناي فلك است              چون لب قند سراپا نمك است

 طاق از آن سرشكن قوس و قزح              ركن او قائمه جشن و فرح

 آفتاب آينه درگاهش                            طلبد سرمه گرد راهش

 بنم آورده گلش آب حيات              ميل شادي بارم داده زكات

 از لب شكر ليلي لعليش                       شد از آيينه جان به كاشيش

 دوده‏اش سرمه بيننده كشيد              زگچش شد قصب صبح سفيد

 آيه نور ز سنگش شامل              بدرش حاتم بي حد سايل

  اشعاري را كه نصرآبادي در توصيف و ماده تاريخ بناي كاخ هشت بهشت سروده بخوبي روشن مپدارد كه كاخ مزبور در دوران سلطنت شاه سليمان صفوي و در سال يك هزار و هشتاد هجري (1080) ساختمان آن بپايان رسيده و اين ساحتمان بسعي و اهتمام مقصود نامي كه از صوفيان سرسپرده درگاه بوده انجام گرديده است.

 گرچه مميزاتي براي مقصود نگفته ولي نميتوان باني مسجد مقصود بيك واقع در تكيه ظلمات در سال يكهزار و ده را با مباشر ساختمان كاخ هشت بهشت كه در سال يكهزار و هشتاد انجام شده است متحد دانست.

 باغي كه سابقاً عمارت هشت بهشت در آن قرار داشته، بسيار بزرگ و زيبا بوده است كه امروز تنها محوطه‏اي كوچك از آن باقي است.

 كاخ هشت بهشت، آنچنانكه از نوشته ‏ها بر مي‏آيد، محل تفريج بوده است و گوشه و كناران به منظور خوشگذراني ساخته شده. شاردن سياح فرانسوي درباره اين كاخ چنين نوشته است:

 ... كاخ هشت بهشت در باغ بلبل قرار دارد. تمام سقفهاي آن موزائيك بسيار عالي است. ديوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهايي در اطراف آنهاست. در اين دالانها صدها مكان است كه دلكش‏ترين و فرح انگيزترين نقاط دنيا محسوب مي‏گردد و هر يك به وسيله منفذي كه بدان نور مي‏تابد روشن مي‏شود. اين روشنايي متناسب با تفريجاتي است كه اين امكنه ويژه آنها ساخته شده است.

  هيچ يك از اين نقاط از حيث شكل و ساختمان و تزئينات به ديگري شبيه نيست. در هر جايي چيزهايي تازه و گوناگون است چنانكه در بعضي بخاريهاي متنوع و در برخي ديگر حوضها و فواره هايي است كه از لوله هايي از داخل ديوار آب مي‏گيرند. اين تالار عجيب در حقيقت لابيرنتي است كه انسان در قسمت فوقاني آن گم مي‏شود و پله‏ها چنان مخفي است كه به آساني پيدا نمي‏شود. قسمت پائين تا ده پا از سطح زمين از سنگ پشم و نرده‏ها از چوب زرنگار و قابها و چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شيشه‏هاي رنگارنگ ظريف ساخته شده است.

 اگر چه اين بنا چندان با دوام و استوار نيسات ولي فرح انگيزتر از مجلل‏ترين كاخهاي اروپايي است. در اثر تغييرات بسياري كه در ساختمان كاخ هشت بهست سالها پس از تاريخ ساخت آن روي داده بسياري كسان تصوير كرده‏اند كه اين عمارت در زمان خيلي نزديك‏تر از زمان صفويه ساخته شده .

 

 

کلمات کلیدی

تحقیق درباره تاج محل

مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش